شما که نیازی به این دلداریها ندارید آقا جان! برای تسلای دل خودمان است اگر به شما تبریک میگوییم که بعد از این همه سال انتظار، چشمتان به جمال جوادتان روشن شده است. این همه سال انتظار، ذرهای از یقین شما به وعدهی خداوند کم نمیکند. شما همان امام رضایید که باید بار امامت را بر دوش تنها پسرش – محمد بن علی التقی الجواد – بگذارد. اما این کودک چهقدر بزرگ است که پیش از آمدنش، مایهی امتحان شیعیان شده است. او هنوز نیامده، شیعیان را به معرفت امام امتحان میکند و فقط امامرضاییها از این امتحان سربلند بیرون میآیند؛ آنها که نگاهشان به نگاه روشن شما دوخته است آقا، که به دوردست مینگرید و با لبخندی شاید تلخ، دل پیروانتان را قرص میکنید که «جواد»، آمدنی است.
امتحان با آمدن جوادتان هم پایان نمیگیرد آقا! امتحانی که حتی دامن خویشان و نزدیکانتان را هم رها نمیکند و شما و کودکتان را به باغی میکشاند تا مردان همخون شما – زبانم لال – صدق گفتارتان را دربارهی این فرزند بیازمایند. خدا میخواهد از دل این همه امتحان، بزرگی کودک شما را به رخ تمام عالم بکشد.
شما که از میان امت به بهشت همنشینی با رسول خدا(ص) پر میکشید، امتحان الهی به واسطهی فرزندتان باز هم از پا نمیایستد. این بار جوادتان باید علم عالم آل محمد(ص) را بر زبان کودکی هشتساله جاری کند و او باز هم بر مسند امتحان دوست و دشمن مینشیند و تفسیر روشن آیه «و آتیناه الحکم صبیا» میشود. جوادتان با سروری علمی در تمام محافل، بار دیگر به همه گوشزد میکند که امامت، امری خدایی است و به یاد غاصبان این جایگاه میآورد که «گر انگشت سلیمانی نباشد/ چه خاصیت دهد نقش نگینی».
پاکیزگی جوانتان همهی جوانان شیعه را روسفید کرده است، آقا جان! جواد دلبندتان آنقدر در تقوا شهره شده است که تنها با وصف «تقی» میتوان پرهیزکاریاش را بزرگ داشت. او که قصر و غلام و کنیز و زر و سیم مأمون چشمش را نمیگیرد و اهل عصمت باقی میماند.
دست جوان دردانهتان، نمایی از دل مهربان شماست، آقا! آنقدر گشاده و بخشنده که تنها «جواد»ش میتوان خواند.
چشمتان روشن از این مولود پربرکت، این جوان که پیر امتحانهای بزرگ است، این امام جوان، این تقی جواد.
موضوعات مرتبط:
برچسبها: مناسبتها